صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 6127

1. آن که ننشیند کنون از ناز در پهلوی من

2. تکیه گاهش بود در مستی سر زانوی من

3. این زمان بی اعتبارم، ورنه آن سیب ذقن

4. در سر مستی مکرر بود دستنبوی من

5. گل نمی زد بر قفس مرغ گرفتار مرا

6. آن که حرف سخت می گوید کنون بر روی من

7. من که در دستم کمان آسمان ها بود نرم

8. سست گردید از کمان سخت او بازوی من

9. چون هدف آغوش رغبت عالمی وا کرده اند

10. تا که را از خاک بردارد کمان ابروی من

11. چشم پاک من بود از خاک دامنگیرتر

12. سرو نتواند گذشتن از کنار جوی من

13. کلک من دارد در انشای سخن دست دگر

14. آب صائب می شود چون تاک می در جوی من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* امشب که بزم عارفان از شمع رویت روشنست
* آهسته تا نبود خبر رندان شاهدباز را
شعر کامل
سعدی
* خواهم از تیغت پس از قتل استخوان خود قلم
* تا کنم شرح غمت بر لوح خاک خود رقم
شعر کامل
جامی
* بده عناب چون سازی کمند زلف چین بر چین
* مرا عناب‌وار از روی خون آلوده چین خیزد
شعر کامل
خاقانی