صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 906

1. ز بس به می شدم آلوده چون سبوی شراب

2. توان مقام مرا یافتن به بوی شراب

3. گل امید من آن روز رنگ می گیرد

4. که بشنوم ز لب لعل یار، بوی شراب

5. اگر چه گرد برآورده ام ز میکده ها

6. هنوز در دل من هست آرزوی شراب

7. ازان به است که صد تشنه را کند سیراب

8. اگر به خاک من آرد کسی سبوی شراب

9. برهنگی نکشد روز حشر، تردستی

10. که با لباس مرا افکند به جوی شراب!

11. شود ز ساقی گلچهره گلستان خلیل

12. اگر چه آتش سوزنده است خوی شراب

13. خوشا کسی که درین باغ کرد چون نرگس

14. ز کاسه سر خود پا، به جستجوی شراب

15. غمین مباش که از بحر غم حریفان را

16. به دست بسته برون می برد سبوی شراب

17. چه لازم است به زاهد به زور می دادن؟

18. به خاک شوره مریزید آبروی شراب

19. شکسته رنگ نمی گردد از خمار کسی

20. که از شراب قناعت کند به بوی شراب

21. اگر سفینه برای نجات بحر غم است

22. بس است کشتی دریاکشان کدوی شراب

23. کسی ز دولت بیدار گل تواند چید

24. که چون حباب نظر وا کند به روی شراب

25. مدام همچو رگ ابر، گوهر افشان است

26. زبان خامه صائب ز گفتگوی شراب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نمی سوزم اگر برق اجل در خرمنم افتد
* که من در خوشگی از کاه گندم را جدا کردم
شعر کامل
صائب تبریزی
* از حجاب عشق نتوانیم بالا کرد سر
* در تماشاگاه لیلی بید مجنونیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* عاشق از بار لباس عاریت آسوده است
* بید مجنون را کلاه و جامه از موی خودست
شعر کامل
صائب تبریزی