لینک اشتراک گذاری
کپی شد
صائب تبریزی_دیوانمطلع ها
شمارهٔ 61 : به گلشن چون روی، بنما به گل چاک گریبان را
شمارهٔ 62 : نلرزد چون دل از دهشت چو برگ بیدپیران را؟
شمارهٔ 63 : به آسانی شود دلها مسخر گوشه گیران را
شمارهٔ 64 : کشید آن سنگدل از دست من زلف پریشان را
شمارهٔ 65 : ز نقصان گهر باشد گران خیزی بزرگان را
شمارهٔ 66 : نشاط ظاهر از دل کی برد غم های پنهان را؟
شمارهٔ 67 : عدالت عمر جاویدان دهد فرمانروایان را
شمارهٔ 68 : مصیبت می کند بر دل گوارا زهر مردن را
شمارهٔ 69 : بلایی نیست چون دل واپسی جانهای روشن را
شمارهٔ 70 : نمی گردد حجاب از دورگردی لفظ مضمون را
شمارهٔ 71 : چه حاصل کز غزالان بزم رنگین است مجنون را؟
شمارهٔ 72 : به خاموشی سرآور روزگار زندگانی را
شمارهٔ 73 : نمی آیی به بیداری چو در آغوش من شبها
شمارهٔ 74 : به چشم مردم آگاه، این فرسوده قالبها
شمارهٔ 75 : بخیل دوربین زان می کند وحشت ز صحبت ها
شمارهٔ 76 : شود زیر و زبر مجموعه خاطر ز محفل ها
شمارهٔ 77 : ز لعلش پر می گلرنگ شد پیمانه دلها
شمارهٔ 78 : به چشم عاقبت بین هر که خود را دید در دنیا
شمارهٔ 79 : (سر تسلیم خرد بر خط جام است اینجا
شمارهٔ 80 : (هر که خاموش شد از اهل بیان است اینجا
شمارهٔ 81 : جز یتیمی چه بر این داشت در گوش ترا
شمارهٔ 82 : این نه خط است سیه کرده بناگوش ترا
شمارهٔ 83 : زاهد خشک بود دشمن جان میکش را
شمارهٔ 84 : پند ارباب خرد پنبه گوش است مرا
شمارهٔ 85 : چون سویداست نهان در دل شب کوکب ما
شمارهٔ 86 : می تپد در جگر خاک همان طینت ما
شمارهٔ 87 : چرخ خونخوار دلیرست به خونریزی ما
شمارهٔ 88 : چه نسبت است به یوسف رخ نکوی ترا؟
شمارهٔ 89 : مسنج با دل شب فیض صبح انور را
شمارهٔ 90 : چه آتش است به جان این دل مشوش را؟

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* چو بخشایش پاک یزدان بود
* دم آتش و آب یکسان بود
شعر کامل
فردوسی
* بده یک جام ای پیر خرابات
* مگو فردا که فی التأخیر آفات
شعر کامل
مولوی
* عاشقان را از جمالت عید باد
* جانشان در آتشت چون عود باد
شعر کامل
مولوی