سلمان ساوجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 192

1. بوی زلف او دماغ جان معطر می‌کند

2. یاد روی او چراغ دل منور می‌کند

3. یک جهان دیوانه در زنجیر دارد زلف او

4. که به سر خود هریکی سودای دیگر می‌کند

5. صورت ماهیت رویش نبیند هر کسی

6. هر کسی با خویشتن نقشی مصور می‌کند

7. سینه‌ام بر آتش است و دم نمی‌یارم زدن

8. ز آنکه گر لب می‌گشایم شعله سر بر می‌کند

9. جان همی سوزد مرا چون عود و از انفاس من

10. بوی جان می‌آید و مجلس معطر می‌کند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلی دارم که از تنگی درو جز غم نمی‌گنجد
* غمی دارم ز دلتنگی که در عالم نمی‌گنجد
شعر کامل
محتشم کاشانی
* زبان گندمین نان مرا پخته است در عالم
* چرا چون خوشه گردن کج به پیش این و آن دارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی
* به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی
شعر کامل
حافظ