سیف فرغانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 206

1. آخر ای سرو قد سیب زنخدان تا چند

2. دل بیمار من از درد تو نالان تا چند

3. از پی یافتن روز وصالت چون شمع

4. خویشتن سوختن اندر شب هجران تا چند

5. زآرزوی لب خندان تو هر شب ما را

6. خون دل ریختن از دیده گریان تا چند

7. گل خندانی و ما در غم تو گریانیم

8. آخر این گریه ما زآن لب خندان تا چند

9. آشکارا نتوانم که برویت نگرم

10. عشق پیدا و نظر کردن پنهان تا چند

11. تو چو یوسف شده بر تخت عزیزی بجمال

12. من چو یعقوب درین کلبه احزان تا چند

13. یک جهان بی خبر از مشرب وصلت سیراب

14. قسم ما تشنگی از چشمه حیوان تا چند

15. دشمنان بهر تو ای دوست جفاگوی منند

16. بردباری من و طعنه ایشان تا چند

17. سیف فرغانی از عشق تو سودایی شد

18. خود نگویی تو که بیچاره بدین سان تا چند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
* آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود
شعر کامل
حافظ
* قدر مجموعه گل مرغ سحر داند و بس
* که نه هر کو ورقی خواند معانی دانست
شعر کامل
حافظ
* ژاله بر لاله فرود آمده نزدیک سحر
* راست چون عارض گلبوی عرق کردهٔ یار
شعر کامل
سعدی