شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 217

1. دامن دلبر اگر آری به دست

2. نیک باشد ور نیاری آن به دست

3. ما خراباتی و رند و عاشقیم

4. چشم مستش توبهٔ ما را شکست

5. چشم ما بسته خیالش در نظر

6. نور دیده خوش به جا دارد نشست

7. شاهبازی رفته بود از دست ما

8. باز آمد شاهباز ما به دست

9. حق پرست کاملی دانی که کیست

10. آنکه او از خودپرستی باز رَست

11. عاقلان در نیست و هست افتاده اند

12. عشقبازان فارغند از نیست و هست

13. در خرابات مغان دیگر مجو

14. همچو سید نعمت الله رند و مست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عاشق از بار لباس عاریت آسوده است
* بید مجنون را کلاه و جامه از موی خودست
شعر کامل
صائب تبریزی
* اندکی کوتاه کن زلف بلند خویشتن
* تا مبادا ناگه افتی در کمند خویشتن
شعر کامل
صائب تبریزی
* گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا
* بر چه فرود آمدیت بار کنید این چه جاست
شعر کامل
مولوی