شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 218

1. عاشقانه به عشق او سرمست

2. جان و دل داده ایم ما از دست

3. آنچنان واله ایم و آشفته

4. که ندانیم نیست را از هست

5. تا که مائی ازین میان برخاست

6. عشقش آمد به جای ما بنشست

7. هرکه او از خودی خود ببرید

8. همچو ما با خدای خود پیوست

9. تندرستم به یُمن همت او

10. گرچه عشقش دل مرا بشکست

11. شادی عاشقی که جان درباخت

12. وز غم عقل و این و آن وارست

13. همچو سید ندیده ام دیگر

14. عاشق رند مست باده پرست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در گلستانی که آن سرو میان باریک هست
* سرو را در دیده باریک بین اندام نیست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* آنچه از مائده فیض بر این نه طبق است
* رزق جمعی است که در پرده شب بیدارند
شعر کامل
صائب تبریزی
* نخل قد تو به باغی که خرامان گردد
* سرو در زیر پر فاخته پنهان گردد
شعر کامل
صائب تبریزی