شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 220

1. از خرابات می رسم سرمست

2. فارغ از نیست ایمنم از هست

3. عین ما را به عین ما بیند

4. هرکه در بحر ما به ما پیوست

5. ننگ و نام نکو به دست آورد

6. آنکه از ننگ و نام خود وارست

7. دست من تا گرفت دست نگار

8. وه چه دستان که می کند زان دست

9. مرغ جانم برای دانهٔ خال

10. شده در دام زلف او پابست

11. عهد بستیم با سر زلفش

12. ما بر آنیم گرچه او بشکست

13. از سر کاینات برخیزد

14. هر که با سیدم دمی بنشست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درخت و برگ برآید ز خاک این گوید
* که خواجه هر چه بکاری تو را همان روید
شعر کامل
مولوی
* ریزش این تنگ چشمان تشنگی می آورد
* وای بر کشتی که خواهد آب ازین غربال ها
شعر کامل
صائب تبریزی
* مردم آزار محال است خجالت نکشد
* که نمک آب شود چون به جراحت گذرد
شعر کامل
صائب تبریزی