شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 359

1. قطره و دریا به نزد ما یکی است

2. گر نظر بر آب داری بیشکی است

3. موج و بحر و قطره از روی ظهور

4. گر تمیزش می کنی هم نیککی است

5. زید و عمر و بکر و خالد هر چهار

6. چار باشد نزد ما ایشان یکی است

7. عقل اگر گوید خلاف این سخن

8. قول او مشنو که ابله مردکی است

9. هفت دریا با محیط عشق ما

10. جرعهٔ آبست و آنهم اندکی است

11. پادشاهی آمد و چندین سیاه

12. خود یکی باشد سپاه او یکی است

13. مظهر بنده یکی سید بود

14. آن یکی درویش و آن خانی یکی است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به مویی بسته صبرم نغمۀ تار است پنداری
* دلم از هیچ می رنجد دل یارست پنداری
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* تاب بنفشه می‌دهد طره مشک سای تو
* پرده غنچه می‌درد خنده دلگشای تو
شعر کامل
حافظ
* رزق اگر بر آدمی عاشق نمی باشد، چرا
* از زمین گندم گریبان چاک می آید برون؟
شعر کامل
صائب تبریزی