غزل شمارهٔ 364
1. دل جام جهان نمای شاهیست
2. آئینهٔ حضرت الهی است
3. نقدیست دفینه در دل و دل
4. گنجینهٔ گنج پادشاهی است
5. روز و شب ماست زلف و رویش
6. چه جای سفیدی و سیاهی است
7. نقشی که خیال غیر بندد
8. در مذهب ما همه مناهی است
9. دل بحر و محیط جان عالم
10. در بحر محیط همچو ماهی است
11. دل دادن و جان نهاده بر سر
12. در حضرت عشق عذرخواهیست
13. ای پایه وجود نعمت الله
14. پروردهٔ نعمت الهی است
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده