شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 428

1. گرد و خاک ما روان بر باد رفت

2. بنده زین گرد و غبار آزاد رفت

3. جان ما هرگز غم دنیا نخورد

4. لاجرم او از جهان دلشاد رفت

5. عاشق سرمست آمد سوی ما

6. عاقل مخمور بی بنیاد رفت

7. یوسف مصری خوشی با مصر شد

8. یار بغدادی سوی بغداد رفت

9. یاد می کردم بهشت جاودان

10. روی او دیدم بهشت از یاد رفت

11. داد بخشد هر چه او بخشد به ما

12. تا نپنداری به ما بیداد رفت

13. گر دمی بی سید خود بوده ام

14. حسرتی داریم کان بر باد رفت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیابان قناعت وسعتی دارد که هر موری
* نمی داند کم از ملک سلیمان چشم تنگش را
شعر کامل
صائب تبریزی
* آن شب قدری که گویند اهل خلوت امشب است
* یا رب این تأثیر دولت در کدامین کوکب است
شعر کامل
حافظ
* روشنی روز تویی شادی غم سوز تویی
* ماه شب افروز تویی ابر شکربار بیا
شعر کامل
مولوی