شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 463

1. ما را به غیر او نبود التفات هیچ

2. زیرا که نیست جز کرم او نجات هیچ

3. خضر و هوای چشمه و آب حیات و ما

4. نبود به جز زلال وصالش حیات هیچ

5. ای جان همیشه شادی تو باد ورد دل

6. وی دل مباد جز غم عشقش دوات هیچ

7. هیچست این جهان و تو دل را در او مپیچ

8. وین بند پیچ پیچ مپیچان به پای هیچ

9. در حضرتی گریز که روحانیان قدس

10. جز حضرتش دگر نکند التفات هیچ

11. در عرصهٔ ممالک او هر دو کون پست

12. با ملک کبریائی او کاینات هیچ

13. سید تو جان بباز به عشقش که غیر او

14. شایسته نیست در دو جهان خونبهات هیچ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
* رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد
شعر کامل
مولوی
* پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند
* ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
شعر کامل
سعدی
* مردم آزار محال است خجالت نکشد
* که نمک آب شود چون به جراحت گذرد
شعر کامل
صائب تبریزی