شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 482

1. هرکه را ذوقش به سوی ما بود

2. همچو ما غرقه درین دریا بود

3. موج دریائیم و دریا عین ما

4. عین ما بر ما حجاب ما بود

5. چشم عالم روشن است از نور او

6. دیده ای بیند که او بینا بود

7. کنت کنزاً گنج اسمای وی است

8. مخزن آن جملهٔ اشیا بود

9. هرچه بینی مظهر اسمای اوست

10. کون جامع جامع اسما بود

11. جام و می با همدگر باشد مدام

12. این چنین بوده است و باشد تا بود

13. نعمت الله در همه عالم یکی است

14. سیدم یکتای بی همتا بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زیر شمشیر حوادث پای بر جاییم ما
* رو نمی تابیم از سیلاب، دریابیم ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
* خداش در همه حال از بلا نگه دارد
شعر کامل
حافظ
* عقل حیران شود از خوشهٔ زرین عنب
* فهم عاجز شود از حقهٔ یاقوت انار
شعر کامل
سعدی