شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 495

1. چشم ما روشن به نور او بود

2. هرچه می بینم از آن نیکو بود

3. آینه یک رو نماید در نظر

4. هرکه او با آینه یک رو بود

5. غیر او چون نیست در دار وجود

6. چشم ما بر روی غیری چو بود

7. رشتهٔ یک تو چرا بینی دو بود

8. نیک بنگر رشته خود یک تو بود

9. عالمی از جود او دارد وجود

10. ما کجا باشیم اگر نه او بود

11. عاشق مستیم در کوی مغان

12. عقل کل در بزم ما آنجو بود

13. سید ما در همه عالم یکی است

14. بلکه خود مجموع عالم او بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گاه خلوت صوفیان وقت با موی چو شیر
* ورد خود ذکر برنج و شیر و شکر کرده‌اند
شعر کامل
سنایی
* یاد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشین لبان
* بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
شعر کامل
حافظ
* می کافور بو در جام ریزیم
* وز این دریا در آن زورق گریزیم
شعر کامل
نظامی