غزل شمارهٔ 606
1. توحید و موحد و موحد
2. این هر سه یکیست نزد اوحد
3. صد آینه گر یکی ببیند
4. صد یک بنماید و یکی صد
5. محدود حدود در ظهور است
6. آری چو حد است حد و بیحد
7. آن کس که خدای خویش بشناخت
8. گویا که خبر ندارد از خود
9. در دار وجود این و آن هست
10. در کتم عدم نه نیک و نه بد
11. مستیم و خراب در خرابات
12. با ساقی عاشقان مؤبد
13. بحریست وجود نعمت الله
14. گاهی در جزر و گاه در مد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده