شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 675

1. یک نفس یعقوب بی یوسف نبود

2. گر چه هجرانش به ظاهر می نمود

3. هر که را دیدی نمودی یوسفش

4. هر چه بشنیدی ز یوسف می شنود

5. تا مگر یوسف در آید از درش

6. در بر وی هر که بودی می گشود

7. هر که در کنعان بدیدی پیش او

8. یوسف مصری خود را می ستود

9. چون بر تخت این ظهورش را بیافت

10. سر حق خود دید از آن گردش سجود

11. هرچه بود و هست و خواهد بود اوست

12. هر چه باشد باشد از جود وجود

13. گر خلیل الله به صورت غایب است

14. نعمت اله یکدمی بی او نبود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خطی دارد زمشک ناب ‌گرد ارغوان پیدا
* دلی دارد چو سنگ سخت زیر پرنیان‌ پنهان
شعر کامل
امیر معزی
* هر کرا اسرار کار آموختند
* مهر کردند و دهانش دوختند
شعر کامل
مولوی
* دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر
* کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
شعر کامل
مولوی