شاه نعمت‌الله ولی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 699

1. با رخ او قمر چه کار آید

2. با لب او شکر چه کار آید

3. آفتابی چو رو به ما بنمود

4. نور دور قمر چه کار آید

5. گنج اسما تمام یافته ایم

6. کیسه پر سیم و زر چه کار آید

7. ما چو در یتیم یافته ایم

8. صدف پر گهر چه کار آید

9. دست با عشق در کمر داریم

10. تاج شه با کمر چه کار آید

11. عقل مخمور درد سر دارد

12. این چنین دردسر چه کار آید

13. نعمت الله حریف مجلس اوست

14. غیر ساقی دگر چه کار آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون گشودی به شکر خنده لب از بی مغزی
* از سر خود مشو ای پسته خندان غافل
شعر کامل
صائب تبریزی
* من ار چه حافظ شهرم جوی نمی‌ارزم
* مگر تو از کرم خویش یار من باشی
شعر کامل
حافظ
* هیچ دانی که چرا پسته چنان می‌خندد
* زانکه گفتم که بدان پسته دهن می‌مانی
شعر کامل
خواجوی کرمانی