وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 141

1. مرغ ما دوش سرایندهٔ بستانی بود

2. داشت گلبانگی و معشوف گلستانی بود

3. دیده کز نعمت دیدار نبودش سپری

4. مگسی بود که مهمان سرخوانی بود

5. دست امید که یک بار نقابی نکشید

6. بود دور از سر و نزدیک به دامانی بود

7. آنکه از تشنگیش بود گذر بر ظلمات

8. تف نشان جگرش چشمهٔ حیوانی بود

9. ریشه تفسیدهٔ گیاهی ز لب کوثر رست

10. که ز ابرش هوس قطرهٔ بارانی بود

11. خویش را ساخته آماده سد شعله خسی

12. گرم همصحبتی آتش سوزانی بود

13. بود وحشی که ز رخسار تو شد قافیه سنج

14. یا نواساز گلی مرغ خوش الحانی بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
* گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
شعر کامل
حافظ
* به ملازمان سلطان که رساند این دعا را
* که به شکر پادشاهی ز نظر مران گدا را
شعر کامل
حافظ
* دنیی آن قدر ندارد که برو رشک برند
* یا وجود و عدمش را غم بیهوده خورند
شعر کامل
سعدی