وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 150

1. زان عهد یاد باد که از ما به کین نبود

2. بودش گمان مهر وهنوزش یقین نبود

3. اقرار مهر کردم وگفتم وفاکنی

4. کشتی مرا قرار تو با من چنین نبود

5. انکار مهر سد ره سد تغافل است

6. اما چه سود چون دل ما پیش بین نبود

7. من خود گره به کار خود انداختم که تو

8. زین پیش با منت گرهی بر جبین نبود

9. افسانه‌ایست بودن شیرین به کوهکن

10. آن روز چشم فتنه مگر در کمین نبود

11. وحشی کسی که چشم وفا داشتم ازو

12. زود ازنظر فکند مرا چشم این نبود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای بسا برگ شقایق که دمادم در باغ
* از سرشک من و خوناب جگر می‌روید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* چشم در صنع الهی باز کن، لب را ببند
* بهتر از خواندن بود، دیدن خط استاد را
شعر کامل
صائب تبریزی
* می کند کار خرد، نفس چو گردید مطیع
* دزد چون شحنه شود امن کند عالم را
شعر کامل
صائب تبریزی