وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 151

1. هر دلی کز عشق جان شعله اندوزش نبود

2. گر سراپا آتش سوزنده شد سوزش نبود

3. عشق را آماده بود اسباب و جان مستعد

4. کار چون افتاد با دل بخت فیروزش نبود

5. خرمن من بود و خرمن سوز شوخی بود نیز

6. گرمی خاصی که باشد شعله افروزش نبود

7. در کمان ناز آن تیری که من می‌خواستم

8. بود پر ، کش لیک پیکان جگر دوزش نبود

9. طاقت آوردیم چندین سال ازو بیگانگی

10. آشنایی شد ضرورت تاب یک روزش نبود

11. آنکه سد مرغ است در دامش اگر وحشی رمد

12. گو تصور کن که یک مرغ نو آموزش نبود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر گدایی کنی از درگه او کن باری
* که گدایان درش را سر سلطانی نیست
شعر کامل
سعدی
* مرا درس حکیمان درد سر داد
* که من پروردهٔ فیض نگاهم
شعر کامل
اقبال لاهوری
* لب به هر طعمه میالای که دندان شکند
* بر سر خوان فرومایه ز پالودۀ قند
شعر کامل
جامی