وحشی بافقی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 378

1. من اندوهگین را قصد جان کردی ، نکو کردی

2. رقیبان را به قتلم شادمان کردی ، نکو کردی

3. به کنج کلبهٔ ویران غم نومیدم افکندی

4. مرا با جغد محنت همزبان کردی ، نکو کردی

5. ز کوی خویشتن راندی مرا از سنگ محرومی

6. ز دستت آنچه می‌آمد چنان کردی ، نکو کردی

7. شدی از مهربانی دوست با اغیار و بد با من

8. مرا آخر به کام دشمنان کردی ، نکو کردی

9. چو وحشی رانده‌ای از کوی خویشم آفرین برتو

10. من سرگشته را بی‌خان و مان کردی، نکو کردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیابان قناعت وسعتی دارد که هر موری
* نمی داند کم از ملک سلیمان چشم تنگش را
شعر کامل
صائب تبریزی
* جز شب و روز مکرر در بساطش هیچ نیست
* عمرها زیر فلک چون خضر اگر پاید کسی
شعر کامل
صائب تبریزی
* عاشق از بار لباس عاریت آسوده است
* بید مجنون را کلاه و جامه از موی خودست
شعر کامل
صائب تبریزی