لینک اشتراک گذاری
کپی شد
عطاربلبل نامه
شمارهٔ 1-بسم الله الرحمن الرحیم : به توفیق خدای صانع پاک
شمارهٔ 2-رفتن مرغان بحضرت سلیمان علی نبینا و آله و علیه السلام و شکایت نمودن از بلبل : شنید ستم که در دور سلیمان
شمارهٔ 3-فرستادن سلیمان(ع) باز را باحضار بلبل ومراعات او ازتشویش : ز مرغان چون سلیمان قصه بشنید
شمارهٔ 4-رفتن باز بطلب بلبل و خواندن او را بسلیمان : روان شد باز تند و تیز منقار
شمارهٔ 5-گفتار بلبل با گل و غنیمت دانستن وصال : به گل بلبل همی گفت ای دل افروز
شمارهٔ 6-حکایت گفتن بلبل وعتاب کردن باغبان و عذرخواستن گل : شبی دور از لب و دندان اغیار
شمارهٔ 7-نصیحت گفتن باز بلبل را درآمدن بحضرت سلیمان علیه السلام و ملازمت شاه عادل عالم کردن : سپاه روز روشن چون برآمد
شمارهٔ 8-حکایت : به نزد خانهٔ دستور کشور
شمارهٔ 9-جواب دادن بلبل باز را و استغنا نمودن او : جوابش داد هشیار سخنگوی
شمارهٔ 10-درشتی نمودن باز بلبل را و خواندن بسلیمان علیه السلام : به بلبل گفت بشنو تا چه گویم
شمارهٔ 11-عجز آوردن بلبل به پیش باز و دستوری طلبیدن او : بدو گفت ای تو هم نیش و توهم نوش
شمارهٔ 12-پیغام فرستادن بلبل بدست بادصبا و اشتیاق او به گل : چو می‌رفتند بر بالای کهسار
شمارهٔ 13-فغان کردن گل در هجر بلبل و شکایت از روزگار : نسیم صبحدم آمد به گلشن
شمارهٔ 14-آوردن باز بلبل را و خدمت نمودن او و مدح سلیمان گفتن و عذر آوردن او : چو باز آمد به درگاه سلیمان
شمارهٔ 15-منع کردن سلیمان بلبل را از خوردن شراب و فواید آن : سلیمان گفت ای مرغ سخندان
شمارهٔ 16-حکایت هاروت و ماروت : شنیدی قصهٔ هاروت و ماروت
شمارهٔ 17-گفتار بلبل به حضرت سلیمان که یا نبی الله مستی ما از جام معنی است نه از می صورت : جوابش داد بلبل کای پیمبر
شمارهٔ 18-تمثیل آوردن بلبل منصور و اناالحق گفتن او را در حالت عشق : از آن یک جرعه می‌دادند به منصور
شمارهٔ 19-ملامت کردن سلیمان مرغان را و ستایش بلبل بر جملۀ مرغان : سلیمان چون ز بلبل قصه بشنید
شمارهٔ 20-حکایت گربه و موش و باده : شبی موشی طلب می‌کرد روزی
شمارهٔ 21-پاسخ دادن گربه موش را وندامت کردن موش از افعال خود و راضی شدن به قضا : مگر بیهوده هان ای موش خاموش
شمارهٔ 22-آمدن مرغان بدیوان و دیدن ایشان بلبل را و از هیبت او خاموش شدن ایشان را : به دیوان آمدند مرغان چو دیوان
شمارهٔ 23-جواب دادن بلبل سلیمان(ع) را که هر مرغ لائق اسرار توحید نیست : جوابش داد و گفت ای چشمهٔ نور
شمارهٔ 24-آمدن سیمرغ بخدمت سلمیان و نموداری حال گفتن به بلبل : تو سیمرغی و یک مرغت هنر نیست
شمارهٔ 25-حکایت : شنید ستم من از پیر خردمند
شمارهٔ 26-حکایت : شنیدستم که در عهد گذشته
شمارهٔ 27-مجادلۀ بلبل با باز که از غرور و پندار کاری بر نیاید جز بخدمت پیر : بیا ای باز تند و تیز پرواز
شمارهٔ 28-خطاب بلبل به طوطی و نصیحت کردن او را بخدمت پیر : به طوطی گفت ای مرغ شکرخوار
شمارهٔ 29-حکایت : شنید ستم من از پیر فتوت
شمارهٔ 30-المقاله : تو طوطی قفس را تا نمیری

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* نشان مردمی در مردم عالم نمی یابم
* اگر دارد وجودی مردمی، مردم گیا دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* دل رنجور من از سینه هر دم می رود سویی
* ز بستر می گریزد طفل بیماری که من دارم
شعر کامل
رهی معیری
* شب ز آه آتشین یک دم نیاسایم چو شمع
* در میان آتش سوزنده جای خواب نیست
شعر کامل
رهی معیری