لینک اشتراک گذاری
کپی شد
عطار_منطق‌الطیرعذر آوردن مرغان
شمارهٔ 1-حکایت مسعود و کودک ماهیگیر : گفت روزی شاه مسعود از قضا
شمارهٔ 2-حکایت خونیی که به بهشت رفت : خونیی را کشت شاهی در عقاب
شمارهٔ 3-حکایت سلطان محمود و خارکن : ناگهی محمود شد سوی شکار
شمارهٔ 4-حکایت شیخ نوقانی : شیخ نوقانی بنیشابور شد
شمارهٔ 5-حکایت دیوانه‌ای برهنه که جبه‌ای ژنده به او بخشیدند : بود آن دیوانه دل برخاسته
شمارهٔ 6-به کعبه رفتن رابعه : رابعه در راه کعبه هفت سال
شمارهٔ 7-حکایت دیوانه‌ای که از مگس و کیک در عذاب بود : بود در کنجی یکی دیوانه خوار
شمارهٔ 8-حکایت مرد توبه شکن : کرده بود آن مرد بسیاری گناه
شمارهٔ 9-حکایت مرد بت پرستی که بت را خطاب میکرد و خدا خطابش را لبیک گفت : یک شبی روح الامین در سد ره بود
شمارهٔ 10-حکایت صوفی و انگبین فروش : صوفیی می‌رفت در بغداد زود
شمارهٔ 11-حکایت موسی و قارون : حق تعالی گفت قارون زار زار
شمارهٔ 12-حکایت زاهدی خودپسند که از مرده‌ای احتراز جست : چون بمرد آن مرد مفسد در گناه
شمارهٔ 13-گفتهٔ عباسه دربارهٔ روز رستخیز : گفت عباسه که روز رستخیز
شمارهٔ 14-گم‌شدن شبلی از بغداد : گم شد از بغداد شبلی چندگاه
شمارهٔ 15-خصومت دو مرقع پوش : در خصومت آمدند و در جفا
شمارهٔ 16-حکایت مفلسی که عاشق شاه مصر شد : بود اندر مصر شاهی نامدار
شمارهٔ 17-حکایت گور کنی که عمر دراز یافت : یافت مردی گورکن عمری دراز
شمارهٔ 18-گفتار عباسه دربارهٔ نفس : یک شبی عباسه گفت ای حاضران
شمارهٔ 19-گفتگوی سالک ژنده‌پوش با پادشاه : ژنده‌ای پوشید، می‌شد پیر راه
شمارهٔ 20-حکایت دو روباه که شکار خسرو شدند : آن دو روبه چون به هم هم برشدند
شمارهٔ 21-حکایت غافلی که از ابلیس گله داشت : غافلی شد پیش آن صاحب چله
شمارهٔ 22-احوال مالک دینار : مالک دینار را گفت آن عزیز
شمارهٔ 23-پند دیوانه‌ای با خواجه‌ای ناسپاس : خواجه‌ای می‌گفت در وقت نماز
شمارهٔ 24-گفتار مردی پاک‌دین : پاک دینی گفت مشتی حیله‌جوی
شمارهٔ 25-حکایت نومریدی که زر از شیخ خود پنهان می‌داشت : نو مریدی داشت اندک مایه زر
شمارهٔ 26-نکته‌ای که شیخ بصره از رابعه پرسید : رفت شیخ بصره پیش رابعه
شمارهٔ 27-عابدی که پس از سالها عبادت به نوای مرغی دل خوش کرده بود : عابدی کز حق سعادت داشت او
شمارهٔ 28-حکایت شهریاری که قصری زرنگار کرد : شهریاری کرد قصری زرنگار
شمارهٔ 29-حکایت بازاریی که سرای زرنگار کرد : کرد آن بازاریی آشفته کار
شمارهٔ 30-حکایت عنکبوت و خانهٔ او : دیدهٔ آن عنکبوت بی‌قرار

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* به خون تپیده ز بازوی قاتلی تن من
* که منتی است ز شمشیر او به گردن من
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت
* با درد صبر کن که دوا می‌فرستمت
شعر کامل
حافظ
* ز خنده رویی گردون فریب رحم مخور
* که رخنه های قفس رخنه رهایی نیست
شعر کامل
صائب تبریزی