صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 5516

1. ندیدم روز خوش تا چون قلم روی سخن دیدم

2. به زیر تیغ رفتم تا زبند آزاد گردیدم

3. زپیچ و تاب جوهردار گردید استخوان من

4. زبس برخویشتن در تنگنای فکر پیچیدم

5. بغیر از گریه تلخ ندامت چیست در دستم

6. چو گل زین دفتر رنگین که من بر یکدگر چیدم

7. منه انگشت بر حرفم اگر درد سخن داری

8. که بر هر نقطه من صد بار چون پرگار گردیدم

9. ز خون شکوه ام چون لاله دامانی نشد رنگین

10. کشیدم کاسه های خون و بر لب خاک مالیدم

11. سرآمد گر چه در انصاف دادن روزگار من

12. مسلمان نیستم از هیچ کس انصاف اگر دیدم

13. ندیدم روی دل از هیچکس غیر از سخن صائب

14. به لوح آفرینش چون قلم چندان که گردیدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا عقل داشتم نگرفتم طریق عشق
* جایی دلم برفت که حیران شود عقول
شعر کامل
سعدی
* عالم دیگر به دست آور که در زیر فلک
* گر هزاران سال می مانی همین روز و شب است
شعر کامل
صائب تبریزی
* نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر
* نزاع بر سر دنیی دون مکن درویش
شعر کامل
حافظ