لینک اشتراک گذاری
کپی شد
سنایی_دیوانقصیده و قطعه ها
شمارهٔ 31 : زین پسم با دیو مردم پیکر و پیکار نیست
شمارهٔ 32 : ای سنایی خواجگی با عشق جانان شرط نیست
شمارهٔ 33 : هر که در خطهٔ مسلمانیست
شمارهٔ 34 : آمد آن حور و دست من بربست
شمارهٔ 35 : آمد آن رگ زن مسیح پرست
شمارهٔ 36 : مرحبا بحری که آبش لذت از کوثر گرفت
شمارهٔ 37 - در توحید : ای همه جانها ز تو پاینده جان چون خوانمت
شمارهٔ 38 : ای شده پیر و عاجز و فرتوت
شمارهٔ 39 - در ذم مردم بلخ : از بس غر و غر زن که به بلخند ادیبانش
شمارهٔ 40 : ای دل نیک مذهب و منهاج
شمارهٔ 41 : گفتی که بترسد ز همه خلق سنایی
شمارهٔ 42 - در رثای امیر معزی : تا چند معزای معزی که خدایش
شمارهٔ 43 : بی‌طمع باش اگر همی خواهی
شمارهٔ 44 : یک نیمه عمر خویش به بیهودگی به باد
شمارهٔ 45 : گر چه شمشیر حیدر کرار
شمارهٔ 46 : من نگویم که قاسم‌الارزاق
شمارهٔ 47 : مرا به غزنین بسیار دوستان بودند
شمارهٔ 48 : خواجه در غم من ار گفت که چون بی‌خردان
شمارهٔ 49 : چه ممسکی که ز جود تو قطره‌ای نچکد
شمارهٔ 50 : سرشگی کز غم معشوق بارم
شمارهٔ 51 : ای که از بهر خدمت در تو
شمارهٔ 52 : ای خواجه اگر قامت اقبال تو امروز
شمارهٔ 53 : چون ز بد گوی من سخن شنوی
شمارهٔ 54 - در رثای زکی الدین بلخی : روح مجرد شد خواجه زکی
شمارهٔ 55 : صدر اسلام زنده گشت و نمرد
شمارهٔ 56 : به گرمای تموز از سرد سوزش
شمارهٔ 57 - در مدح مسعود سعد سلمان : ای عمیدی که باز غزنین را
شمارهٔ 58 : شکر ایزد را که تا من بوده‌ام
شمارهٔ 59 : آنچه دی کرد به من آن پسر سر گرغر
شمارهٔ 60 : آنکه تدبیر ظفر گستر او گر خواهد

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* گنج آزادگی و کنج قناعت ملکیست
* که به شمشیر میسر نشود سلطان را
شعر کامل
سعدی
* آن را که بوی عنبر زلف تو آرزوست
* چون عود گو بر آتش سودا بسوز و ساز
شعر کامل
حافظ
* گر به ظاهر چون شراب کهنه افتادم زجوش
* دربهارفکر،جوش ارغوان دارم هنوز
شعر کامل
صائب تبریزی