لینک اشتراک گذاری
کپی شد
مولوی_مثنوی معنویدفتر سوم
شماره 31 - وصیت کردن عمران جفت خود را بعد از مجامعت کی مرا ندیده باشی : وا مگردان هیچ ازینها دم مزن
شماره 32 - ترسیدن فرعون از آن بانگ : این صدا جان مرا تغییر کرد
شماره 33 - پیدا شدن استارهٔ موسی علیه السلام بر آسمان و غریو منجمان در میدان : بر فلک پیدا شد آن استاره‌اش
شماره 34 - خواندن فرعون زنان نوزاده را سوی میدان هم جهت مکر : بعد نه مه شه برون آورد تخت
شماره 35 - بوجود آمدن موسی و آمدن عوانان به خانهٔ عمران و وحی آمدن به مادر موسی کی موسی را در آتش انداز : خود زن عمران که موسی برده بود
شماره 36 - وحی آمدن به مادر موسی کی موسی را در آب افکن : باز وحی آمد که در آبش فکن
شماره 37 - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد : یک حکایت بشنو از تاریخ‌گوی
شماره 38 - تهدید کردن فرعون موسی را علیه السلام : گفت فرعونش چرا تو ای کلیم
شماره 39 - جواب موسی فرعون را در تهدیدی کی می‌کردش : گفت با امر حقم اشراک نیست
شماره 40 - پاسخ فرعون موسی را علیه السلام : گفت فرعونش ورق درحکم ماست
شماره 41 - جواب موسی فرعون را : گفت موسی این مرا دستور نیست
شماره 42 - جواب فرعون موسی را و وحی آمدن موسی را علیه‌السلام : گفت نه نه مهلتم باید نهاد
شماره 43 - مهلت دادن موسی علیه‌السلام فرعون را تا ساحران را جمع کند از مداین : گفت امر آمد برو مهلت ترا
شماره 44 - فرستادن فرعون به مداین در طلب ساحران : چونک موسی بازگشت و او بماند
شماره 45 - خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسیدن از روان پدر حقیقت موسی علیه السلام : بعد از آن گفتند ای مادر بیا
شماره 46 - جواب گفتن ساحر مرده با فرزندان خود : گفتشان در خواب کای اولاد من
شماره 47 - تشبیه کردن قرآن مجید را به عصای موسی و وفات مصطفی را علیه السلام نمودن بخواب موسی و قاصدان تغییر قرآن را با آن دو ساحر بچه کی قصد بردن عصا کردند چو موسی را خفته یافتند : مصطفی را وعده کرد الطاف حق
شماره 48 - جمع آمدن ساحران از مداین پیش فرعون و تشریفها یافتن و دست بر سینه زدن در قهر خصم او کی این بر ما نویس : تا بفرعون آمدند آن ساحران
شماره 49 - اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل : پیل اندر خانهٔ تاریک بود
شماره 50 - توفیق میان این دو حدیث کی الرضا بالکفر کفر و حدیث دیگر من لم یرض بقضایی فلیطلب ربا سوای : دی سؤالی کرد سایل مر مرا
شماره 51 - مثل در بیان آنک حیرت مانع بحث و فکرتست : آن یکی مرد دومو آمد شتاب
شماره 52 - حکایت : در صحابه کم بدی حافظ کسی
شماره 53 - داستان مشغول شدن عاشقی به عشق‌نامه خواندن و مطالعه کردن عشق‌نامه درحضور معشوق خویش و معشوق آن را ناپسند داشتن کی طلب الدلیل عند حضور المدلول قبیح والاشتغال بالعلم بعد الوصول الی المعلوم مذموم : آن یکی را یار پیش خود نشاند
شماره 54 - حکایت آن شخص کی در عهد داود شب و روز دعا می‌کرد کی مرا روزی حلال ده بی رنج : آن یکی در عهد داوود نبی
شماره 55 - دویدن گاو در خانهٔ آن دعا کننده بالحاح قال النبی صلی الله علیه وسلم ان الله یحب الملحین فی الدعا زیرا عین خواست از حق تعالی و الحاح خواهنده را به است از آنچ می‌خواهد آن را ازو : تا که روزی ناگهان در چاشتگاه
شماره 56 - عذر گفتن نظم کننده و مدد خواستن : ای تقاضاگر درون همچون جنین
شماره 57 - بیان آنک علم را دو پرست و گمان را یک پرست ناقص آمد ظن به پرواز ابترست مثال ظن و یقین در علم : علم را دو پر گمان را یک پرست
شماره 58 - مثال رنجور شدن آدمی بوهم تعظیم خلق و رغبت مشتریان بوی و حکایت معلم : کودکان مکتبی از اوستاد
شماره 59 - عقول خلق متفاوتست در اصل فطرت و نزد معتزله متساویست تفاوت عقول از تحصیل علم است : اختلاف عقلها در اصل بود
شماره 60 - در وهم افکندن کودکان اوستاد را : روز گشت و آمدند آن کودکان

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* خوش است خلوت اگر یار یار من باشد
* نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد
شعر کامل
حافظ
* تا می توان ز آبله دست رزق خورد
* بهر چه خوشه چین ثریا شود کسی؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
* به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
شعر کامل
حافظ