لینک اشتراک گذاری
کپی شد
فیض کاشانی_دیوانغزل ها
غزل شمارهٔ 211 : خطیب عشق ندا کرد با زبان فصیح
غزل شمارهٔ 212 : خوش آن زمان که رود جان بدانسرای فراخ
غزل شمارهٔ 213 : نعیمی یا جحیمی جنتی ای عشق یا دوزخ
غزل شمارهٔ 214 : جز خدا را بندگی تلخ است تلخ
غزل شمارهٔ 215 : کاش از جانان رسد پیغام تلخ
غزل شمارهٔ 216 : تا کی ز صلاح من و زهد تو بگویند
غزل شمارهٔ 217 : اهتدوا بالعشق طلاب الرشد
غزل شمارهٔ 218 : آن شوخ که داد دلبری داد
غزل شمارهٔ 219 : هرکجا بود خوبی در فنون حسن استاد
غزل شمارهٔ 220 : غم کشت مرا ز دست غم داد
غزل شمارهٔ 221 : داد از غم عشقت ای صنم داد
غزل شمارهٔ 222 : ز خویش دست نداریم هرچه بادا باد
غزل شمارهٔ 223 : تن در بلای عشق دهم هر چه باد باد
غزل شمارهٔ 224 : از آن میان نزنم دم که مو نمی‌گنجد
غزل شمارهٔ 225 : ز قرب دوست چگویم که مو نمی‌گنجد
غزل شمارهٔ 226 : کشد هر جنس جنس خود سخن گرد سخن گردد
غزل شمارهٔ 227 : جان جز خیال رویت نقشی دگر نبندد
غزل شمارهٔ 228 : مرغ خیال کس را کس بال و پر نه بندد
غزل شمارهٔ 229 : دل از ادنی کند آن کس که بر اعلی نظر بندد
غزل شمارهٔ 230 : نمی‌بینم در این میدان یکی مرد
غزل شمارهٔ 231 : مرا دردیست در دل نه چو هر درد
غزل شمارهٔ 232 : بر دل و جان رواست درد در سروتن چراست درد
غزل شمارهٔ 233 : حاشا که مداوای من از پند توان کرد
غزل شمارهٔ 234 : خنگ آنکو دلش شد از جهان سرد
غزل شمارهٔ 235 : تا جان نشود ز این و آن فرد
غزل شمارهٔ 236 : سرم ز مستی عشق تو های و هو دارد
غزل شمارهٔ 237 : در سرم عشق تو غوفا دارد
غزل شمارهٔ 238 : غرور خشکی زهد ار دماغ تر دارد
غزل شمارهٔ 239 : کسی کو چشم دل بیدار دارد
غزل شمارهٔ 240 : کسی کو چشم دل بیدار دارد

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* زمانه از ورق گل مثال روی تو بست
* ولی ز شرم تو در غنچه کرد پنهانش
شعر کامل
حافظ
* بر سر پروانه شمع از بهر آن سوزد که هست
* جذبۀ عشقی که خاکستر به خاکستر کشد
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* از کران تا به کران لشکر ظلم است ولی
* از ازل تا به ابد فرصت درویشان است
شعر کامل
حافظ